فـــنـــوج چه خبر؟

نقـــــد و تحلـــیــل مسایل گوناگون در شهرستان فنوج_فنــــــــــوج از زاویه ای دیگر

فـــنـــوج چه خبر؟

نقـــــد و تحلـــیــل مسایل گوناگون در شهرستان فنوج_فنــــــــــوج از زاویه ای دیگر

فـــنـــوج چه خبر؟
تنها راه رشد ترویج نقد و روحیه نقدپذیری است
باید بدون تعارفات زائد حرفمان را بزنیم تا ما نگوییم و ننویسیم چیزی عوض نمیشود
رمز رشد ما در فنوج مطالبه گری است
متاسفانه بیم از دست دادن موقعیت شغلی و برچسب زنی وهمچنین محافظه کاری بیش از حد در دوستان وجود داره و مانع بیان ازادنه اندیشه هایشان میشه و همین عامل یکی از بزرگترین ضعفهای فعالین مجازی سیاسی و حزبی شهرماست!!
******
قوام ریسی هستم تکنسین سامانه هوشمند سوخت
******
نویسنده نیستم خبرنگار هم نیستم .من هم مثل مردم فنوج شهروندی ساده وبی ادعا هستم اما بی تفاوت نیستم و براساس اصول 23-24و26 قانون اساسی میتوانم بنویسم
بایدحرفهایمان را بزنیم - لازم بشه داد هم میزنیم هرچند برای خیلی ها تلخ باشد ٬
بدنبال دیده شدن و کسب قدرت،موقعیت نیستیم
بسیار خوب میدانم با گفتن مشکلات و اشکالات از چشم نمی انداخت‌یم با تملق و چاپلوسی و سرپوش گذاشتن روی نقطه ضعف ها و ماله کشی زودتر به هدف می رسیدیم
نویسندگان
آخرین نظرات

وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَاناً نَصِیراً

به نام آن خالقی که آغاز و انجام کارها به پروانه ی سلطان ارادت و مشیت اوست

خدای را شاکرم که رخصتی به بنده عنایت فرمود که طی سه سال با دو وبلاگ در خدمت همه همشهریانم بودم 

 در این مدت، ابر سوء تفاهم میان من و مخاطب ام سایه انداخت ولی چون نمی توان چهره ی خورشید حقیقت را با مشتی گل دروغ پوشاند، در این یک سال که بر من به اندازه ی یک عمر گذشت لیک 

این خداحافظی، نتیجه ی رسیدن به یک جاده ی جدید در زندگی من است.آنچه در حق من گفتند و پراکندند، نزد خدا، گم نمی شود.این خداحافظی نه بخاطر شکایت قضایی آموزش وپرورشیاست نه تهدید برخی کم سواد وفحاش بنام فرهنگی که بجای نقد پذیری وارجاع گله بخودم در محافل ومجالس مشغول غیبت بودندکه این می ماند یک تسویه حساب ساده که موعدش روز جزا و قضاوت اش با خدای داور

در این مدت از عمر این وبلاگ من گاه نظرات سازنده دریافت کردم گاه مورد لطف بودم وگاهی هم مورد سو برداشت قصه های مملو از شنیدنیهای نادیدنی وبسیار قابل تامل دارد حکایت من و وبم لیک سخن کوتاه میکنم اهل رجز خوانی نبودم ودر برابر رجز خوانی های برخی تمام قد ایستادام

چند مدتی بود برخی خرشان را جای دیگر گم کرده بودند و در کوی من دنبالش میگشتند.

چه کم توان ام من که بخواهم تمامی ذهن های مخدوش را ترمیم کنم 

در این مدت عمر وبم به حکایت وروایت بایگانی وبلاگم همه را در چارچوب قوانین کشورم نقد شدن ولی عده ای از انتقاد های سازنده ترس دارند و برای سرکوبی منتقد دست به هرکاری می زنند؟ اینگونه افراد یا خود قبول دارند که راه و عملشان اشتباه است و یا تحمل انتقاد را ندارند و از منتقد می ترسند. باری از کسبه وبازاریان گرفته بود تا امام جمعه-شهرداری-شورا-فرمانداری-آب-برق_راه_بهداشت-آموزش وپ- داروخانه-وحتی نهادهای امنیتی نیروی انتظامی نقد شدن بعد از هر نقد مورد هجوم وتهدید قرار گرفتم یا سو تفاهم و سو برداشت از مطالب که گاها توسط  عبداله اربابی به افراد به غلط منتقل میشد که بله خبر دارید قوام چه نوشت وفلان کرد وشکایت کرد افراد مذکور که نا آشنا با فضای مجازی گله هایشان را بمن ارجاع وحقیر هر نیز ملزم به توضیح ونشان دادن آن مطلب به ایشان که من چنین ننوشتم یا منظورم چنین نبوده هرباره بعد از هر نقدم با تحریک افراد مورد نقد آنها را در مقابل من قرار میداد وسعی در متشنج کردن فضای شهر میکرد نامبرده بعد از شکست در انتخابات و از دست دادن پستها وموقعیت شیرینش وخصومت با شورا سعی در تلافی از طریق وبلاگ حقیر وبه حاشیه بردن مطالب مینمود با توجه به جناحی بودن شهر بعضا مرا اجیر شده شورا و منتسب به گروهی میخواندن ولی خدایم شاهد است که هیچگاه طرفدار گروهی نبودم بارها زطریق همین وبلاگ اعلام نمودم گزارش ضعف از شما پیگیری از من ولی چیزی جز اون اجاره تانکر که پیگیری شد بمن نرسید تا دوستان را نقد کنم جز مسله ناهار برای معارفه فرماندار وجریان پخش ماست وکیفیت آسفالت کوچه های شهرک که اینها شایعات پوچ واتساپ وشایعات عبداله اربابی بود وخصومتش با شورا که اصلا لیاقت نقد نداشتن چطور نقد میکردم شورایی را که واقعا به عینه شاهد دویدن وکوشیدنشان هستیم جدای از بحث ها وجدلهای جناحی که حقیر را به آن کاری نیست لیک در واقع کار میکنن وجای نقدی نبود 

باری شهامت را در وجود خویش احساس میکردم چون چاپلوسانه ومخلصانه برای هیچ اداره ونهادی ننوشتم عین آب خوردن میتوانستم در جمع مردم ومدیران محبوب باشم با چند متن در مدح فرماندار وشورا و آموزش وپرورش ولی نخواستم حق گفتم وحق نوشتم میدانستم حرف حق تلخ است ومنجر به منفوریتم میشود ولی سربلند نقد کردم هیچ کس جلوی خودم نقدم نکرد همه پشت سرم گفتند وبافتند و نزدیکان ودوستانم را مورد ملامت قرار دادند هیچگس حتی یکبار در جلویم نگفت که یکسویه یا مغرضانه مینویسی تا جوابش را بدهم مسولیت تمام نوشته هایم را بر گردن گرفته وتمام نظرات را ولو توهین بخودم را بنمایش گذاشته وتمام جدلها نیز از کامنتها بود لیک هربار گفتم که بنمایش میگذارم تا فرد حمله شونده ومورد خطاب از خود دفاع کند هیچکس جرات نکرد با نام خودش کسی را انتقاد کند واین عادت قدیم مردمم بوده وهست که نقد را پشت سر ودر خفا میگویند تمام بار نوشته هایم را برعهده گرفته لیک مدتی بود با تعقیر مدیریت آموزش وپرورش ومسموم شدن جو ورق برگشت وقتی دیدند در نوشته ها چیزی برای محکوم کردنم نمیابند دست به دامان کامنتهای مردم وخود فرهنگیان شدن مرا به حراست شرکت نفت کشاندند شکافی عمیق که در بدنه آموزش وپرورش ز زمانهای سه ریاست اخیر وجود دارد برکسی پوشیده نیست وقتی فرهنگیان اکثریت خاموش جرات انتقاد از مدیر وهمکار خود را ندارند ونداشتند چاره کار را در وبلاگ من یافتند واز مطالب سالم ونقدهای حقیر برداشتهای خود را در جهت ضربه زدن به همکار وریس خود یافتند وبا عناوین ونامهای مختلف بهم تاختند ومن بنمایش گذاشتم بعضا با نام واقعی اشخاص مثل اسماعیل اربابی یا مارندگانی در پی تهدید وفحش وناسزا به خودم پرداختند که البته دوستان بی خبر از کامنتها که بعدا مشخص شد جناب عبداله اربابیست.

باری کامنتهایی با هرنامی در جهت تخریب همکاران خود ارسال ودراین رهگذر برخی خرشان را نزد من میگشتند وهیچگاه با خود نیندیشیدند که این کامنتها کسی نیستند جز خود فرهنگیان وهمکارانشان کیست از فلان ابلاغ و فلان تنش بگوید میدانستند افراد خودی هستند ولی هیچگاه نه ریاست ونه خود فرهنگیان در جهت رفع کدورت وابهامات میان خودشان نکوشیدند و متاسفانه جلسه هم اندیشی با حضور منتقدان برگزار نشد البته اگر منتقدی پیدا میشد!! لیک همه میگویند که ما موافقیم ولی در خفا فلان میگویند و....

بله دوستان عزیز انتقاد چیز خیلی خوبی است به به! به به !
لکن مسئولی که انتقاد می کند باید انتقاد پذیر نیز باشد و ابتدا یک سوزن به خود بزند سپس یک جوالدوز به دیگران!

انتقاد کردن دلیل بر رفتن مدیر نیست ،  متاسفانه امر انتقاد در شهر من نهادینه نشده است اگر به مسئولی بگویی چرا برنامه ای برای پیشبرد امور نداری چرا زیر مجموعه شما که معلمان باشند تلاشی در جهت ارتقاع سطح سواد وتلاشی مضاعف برای دانش آموزان وهمچنین چرا برانامه ای در جهت هم اندیشی ویکدست کردن فرهنگیان انجام نمیدهین می گویند فلانی مخالف است ومغرض.

چرا آموزش و پرورش که باید در کمال آرامش و ثبات مدیریتی راه کمال را بپیماید، این چنین عرصه ی تاخت و تاز اهرم های قدرت قرار گیرد؟ آیا بیان اینچنین مشکلاتی از طرف یک وبلاگ جرم است؟بله آقایان بظاهر فرهنگی وروشنفکر کاش نقد پذیر بودین وشجاع با نام خود همکار خویش را نقد میکردین. بجای فحش وناسزا بمن. دست بر سینه می‌کوبم و می‌گویم: من،قوام به با آغوشی باز از شکایت قضایی وتهدید وناسزاهای شما استقبال می‌کنم. می‌گویم: پای واو به واوِ حرف‌هایم بوده و هستم. می‌گویم: آن قدر یادداشتها ونقدهایم منطقی و پر واقعیت بود که پای واو به واو کلامم بایستم با وجود خداحافظی هم چنان معتقد به کم کاری شما فرهنگیان عزیز هستم اگر زبان حق وانتقاد تلخ ببود دگر قوام نیست راحت بشدید لیک خواهیم دید اگر نوشته های من نفاق بود دگر مشکلات شهرستان حل وتمام فرهنگیان گرداگرد هم جمع میشوند و سطح آموزش واوضاع شهر فرقی میکند؟

تمام فحشها وتهدیدها وتمام این اتهام‌ها را درباره‌ام روانه داشتیین، روی دست می‌گیرم، به خدای داور نشان می‌دهم و می‌گویم من برای فریضه دین تو نوشتم و اینچنین جواب گرفتم هیچگاه دنبال تقدیر زخویش نبودم

اگر بنا به زردگرایی و زرداندیشی بود وچند کلیک بیشتر بود خوب بلد بودم چطور خویش را در دلها جا کنم خم کردن سری ودست بلند کردنی نسبت به مسولین شهر بمن آنچنان موقعیتی در بین هر دو گروه میداد که نتوانم جواب ابراز بدهم لیک هیچ برای خود نخواستم آمده بودم تا گذر کنم از هرآنچه هوش از سر همه برده بود چیزی بنام پست وترفیع وموقیت نه مدرکی داشتم تا با آن جایی جا شوم نه فامیل نزدیکی که بخواهم جایش کنم در سیستم مدیریتی شهر جز یک پسر خاله معلم که راضی است به رضای معاونت در دورترین روستاها 

مرا ببخشید که بلد نیستم ونبودم جلوی اشتباهات بی‌شمار این چنینی سکوت کنم

مرا ببخشید بخاطر تمام نقدهایم اگرچه به زمع شما جناحی بود

مرا ببخشید بخاطر تمام کامنتهایی که چوبشان را من خوردم وشماها میدانستین طرفتان کیست لیک بحقیر حمله کردین

از تمام همشهریانم بخاطر این چند سال عذر خواهی میکنم وزتمام دوستان میخواهم مرا عفو کنید چه موافقین وچه مخالفین خدایم شاهد است که هیج منفعتی در کار نبود جز دغدغه گفتن مشکلات شهر ورفع آن توسط مسولین

امروز من زکنار همه همشهریانم در قالب وبلاگ نویس میروم صرفا بخاطر دایی عزیزم که بار تهمتها وگلایه هایم را بدوش کشید

از همه همشهریان وفرهنگیان عزیز که نامشان در وبلاگ ذکر شد عذرخواهی میکنم امیدوارم بتوانم چند صباحی بعنوان قوام ریسی در کنار همه باشم نه فنوج چه خبر؟

وزدرگاه خداوند دعای هدایت میکنم برای دوست قدیم عبداله اربابی که  برای پیشبرد اهدافش حتی متوسل به دیگر استانها شد تا حقیر را خوار وبدخواه بنماید وبا مستند سازیها وشایع پراکنی در مسنجرها و وبلاگها خواست تا خودش باشد ودیگران را بکوبد وپشت حمیدها وطایفه ها خویش را نمایان کرد تا به اهدافش برسد  طلب غفران میکنم 

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم؛ که در طریقت ما کافریست رنجیدن..."

مخلص تمام همشهریانم: قوام ریسی
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۱۱
قوام ریسی

نظرات (۴۲)

قوام جون ریلکس باش الان داغی زود تصمیم نگیر و اینکه توهین اصلا تو شان تو نیس
به زودی به مجازات خود خواهد رسید
۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۲۴ عثمان درانی
سلام دوست بزرگوار من تازه چند وقتی میشه با وبلاگ شما اشنایی پیدا کردم و از این جهت باعث خوشهالی من شد که در جامعه کوچک فنوج افراد با استعدادی مثل شما هست که میتواند برای شکوفایی جامعه مسولین عزیز و زحمتکش را از راه انتقاد سازنده یاری کند چون دوستان مسول هم انسان هستند و امکان این که ازشون اشتباهی سر بزند وجود دارد نیاز به یاد اوری دارند.انتقاد پذیری و انتقاد کردن مؤثر دارای اهمیت زیادی برای موفقیت سازمانی است. انتقاد با ابراز احساسات درباره موضوعات پیچیده و مشکل، می تواند تخریب کننده و حتی بسیار خطرناک باشد. بکارگیری ضعیف انتقاد، منجر به شکست افراد و سازمان ها می شود؛ از سوی دیگر استفاده آگاهانه و خردمندانه از انتقاد به شکوفایی افراد و سازمان ها منجر خواهد شد.اگر شهروندان جامعه کوچک ما از زبان شیوا در جهت نقد سازنده و همچنین مسولین از گوش شنوایی در جهت شنیدن انتقادات منتقدین باشند حتما جامعه ما جامعه ای شکوفا خواهد بود
۱۹ دی ۹۳ ، ۱۵:۴۶ معلم بی ابلاغ
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
****همه کارهایی که انجام میده فقط خودنماییه حیف شدقوام دست ازشفاف سازی برداشتی حیف دانش آموزای ماکتاب ندارندکیف میخواندچـــــــــــــــکار


هر پایانی آغاز شروعی دیگر است....
سلام علیکم
مطلب سر گشاده شما را با دل و جان خواندم.از قلم روان شما در بازگو کردن مطالب بسیار خرسند شدم.
قوام عزیز در ابتدا عذر خواهی میکنم که با نام کوچک خطابتان قرار میدهم.
قوام عزیز
اینک به این نتیجه رسیده ام که حرف حق،تلخی زهر هلاهل را دارد.
اینک به این نتیجه رسیده ام که تزویر و ریا چه کارهایی میتواند بکند
قوام عزیز از مصداق گویی شما بزرگوار خاضعانه کمال تشکر را دارم
عبدالله اربابی و رابیه اربابی زوج مهلک شهرستان نیاز به افشا گری داشتن
زوجی که عملکرد دیگران را در بوق و سرنای خودشان میدمند با این نیت که دیگران را پله نمایند و مراتب چاپلوسی را در این وقاحت جهت عرض اندام با کلمه عامه پسند عملکرد نهادی خویش قلم داد نمایند.
قوام عزیز
اینک بر همگان هویدا است که نیت خالصانه چگونه عمل میکند.
قوام عزیز
کاش میشد خیلی مطالب را عنوان نمود اما مصلحت و اقتضای زمان را با عنوان صبر و شکیبایی پیشه مینمایم به امید روزی که بتوانم افشا گری نمایم
قوام جان کی برمی گردی خاطرمون جمع بشه
۲۰ آذر ۹۳ ، ۱۱:۵۷ کدخدایی محمد
عرض خدا قوت خدمت برادر ارجمندم قوام بزرگوار الحق که وبلاگ جالب و پرمحتوایی دارین مشکلات شهر باید بیان بشه
قوام جان دلمون برا تنگ شده کی برمی گردی یادت بخیر
برودیکه برنگرذی
سلام حمیدخان آخه ماچه گناهی کردیم نوبت به مارسید ازپست پرورشی لغوابلاغ شدیم گفتیدازوزارت بخشنامه کردندمجوزبکارگیری نیروی رشته ابتدایی درپست پرورشی رونداریم چطور اکابر و اعاظم وسران واعیان درپست پرورشی بکار گرفته شده اند بقول معروف یاازشانس بدماست یااینکه این پست ها ازپیش تعیین شده برای افرادخاصی هست یا این ها از اون دسته افرادی هستندکه ازابلاغشون خبرندارندکسی بهشون کاری نداره یا اینکه یواش برو یواش بیاگربه شاخت نزنه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
با سلام اقا رو بفرسته بازدید اشکال نداره ولی حرکت زشتی رو خود این شخص انجام داد اقای حمید سر کلاس میشینه و تدریس همکار زن رو فیلم برداری میکنه این زشته ** ** ** **** **** ** **** * ***** اگه خانواده این شخص یه عکس العمل نشون میدادن و ***** **** میکردن چی زنه بدبخت خودشو کشته از گریه
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۳:۳۰ معلم بی ابلاغ
سلام حمیدجان وضعیت معلمان بی ابلاغ هنوز روشن نیست برای این کاربرنامه ای نداری؟
۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۲:۱۵ برای بی جنبه ها
آقای عادل اگه خانما خیلی حساسن پس بهتره تو خونه بشینن چون بهرحال هرکاری هم بکنن با آقایون سروکار دارن خیلی از خانما هم هستن ک همکار آقا دارن دلیل نمیشه ک شما بیایین تو دنیای مجازی حرف بزنین و بگین متاسفم برای مدیریت حالا چیزی پیدا نکردین این بازدید شد سوژه بی جنبه ها بهرحال هرکاری هم بکنین هم خانما با آقایون سروکار دارن هم آقایون با خانما تا حالا حرف چرندی ب این صورت نشنیده بودم ک تازه میشنوم.پس خانما دانشگاه هم نرن چون بهرحال هم دانشجوی پسر هس هم استاد مرد.و ن فقط تو دانشگاه توهر حیطه کاری هم زن هم مرد باهم همکارن دلیل نمیشه شما از مدیریت ایراد بگیری معلومه ک سواد نداری یا جنبه کافی تااین مسایل رو درک کنی بیمارستان بری همکارزن و مرد هس با دکتر مرد سرو کار دارن آموزش و پرورش هم همینطور پس تو ی کاری بکن خانمای فامیلتو نذار بیان آموزش و پرورش چون مدیریت مرد هس بعدشم شاید همکاراشون مرد ازآب دراومدن
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
این چه کاریه اقای حمید اربابی که اقا رو میفرستی سرکلاس خانما بازدید متاسفم به این *******
چاره حتما جز اینه که ناله شبگیر کنیم..
سلام موفق باشی
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام دوستان خبردعوای شهردار وعبدالله روشنیدین این عبدلله فکر میکنه کی است واسه خودش همه باهاش بدهستن ای ****** ازخدابترس من که ازش ****** وچه قدر هم به خودش مینازه برو دورکعت نمازبخون خدابهت رحم کنه
سلام آقای قوام از آموزش و پرورش مرکز بهداشت نوشتی به قول خودت بی تفاوت نیستی همه چیز پیگیری میکنی از حق مردم دفاع میکنی چرا عملکرد شوراها نمینویسی حتما میگی اونها پاک و منزهند شوراها باید مسایل آموزشی. بهداشتی . مردم را پیگیری نمایند و از حق مردم دفاع کنند نه شما که کارت شده تفرقه اندازی آه ما موندیم شما چه کاری خوب میو مدی شورا می شدی شما الان با چه سمتی میحواهی از حق مردم دفاع کنی شما فقط نسبت به خانواده حودت بی تفاوت نباش شاه کار کردی از به هم خوردن شوراها شهردار که خبر داری از کتک زدن یک کارمند توسط شهردار خبر داری اگر طرفدار حقی و پیگیر هم مسایل واگر نمیترسی جراتش داری در مورد شوراها شهردار بنویس
با اَرزوی موفیقیت.
دیدی قوام گفتم انقلابت دارد نتیجه می دهد حداقل در شهرداری دشمنت ضربه فنی شد وآبرویش رفت دوبار کتک خورده آن هم ازدست شهردار اوکه آبروی تورا میخواست ببرد خودش زبانزد شده وهمه اطلاع دارند به قول بلوچی شهری چررک شد.

۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۶:۵۹ بازاریان وکسبه فنوج
برای آقای ابراهیم شیرانی به عنوان مسئوول جدید اصناف ارزوی توفیق داریم
باور کن اه ونفرینت دامن طرف اتشنشانت گرفت با کشتی کج شهردار فنوج ادبش کرد
۱۴ آبان ۹۳ ، ۱۴:۳۲ همکارحمید
برادرم ازروزی که وبلاگتون راه اندازی شد چیزی جزواقعیت نبودوهرکسی ازظن خودشدیارتوپس ماروتنهانذار به قول معروف ماه پشت ابرنمیمونه
قوام عزیز توبری جشن هسته ای در اداره آموزش وپرورش فنوج برگزار می شود چون شما کمتر از بمب هسته ای هیروشیما وناکازاکی نیستی چرا که قطار پیروزی ر اهدایت می کنی چرا بری طرفداران را تنها نگزار وسنگر حقیقت را خالی نکن.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام دوستان عزیزمیدونم که همتون از دعوای شهردارو عبدالله باخبرین الان خونوادش باهزارتاپیام دروغی دارن همجاشایعه پراکنی میکنن که مقصرشهردار بوده وفلان.... باباچی میگی این عبدالله خود***** است طرفدارش نباش احترام شهردار رونمیدونه سرخیابان فوش میده باچوب روی سر شهردارمیزنه اینم از فرهنگ و**** واقعاواسش متاسفم خدا.. فقط خدا این هدایت کنه
بری ودیگه برنگردی
در جواب کد خدا :دوست عزیز مشکل خودت است نه معلم برادرت 20 ساعت با تو است 4 ساعت با معلم و معلم درسش را می دهد و تمرین وتکرار با دانش آموز وخانواده است ظاهرا شما سواد دارید که توی سایت و وبلاگ ها بچرخید حوصله ندارید از برادرت درس بپرسی یا حداقل ماهواره را خاموش کنی سریال وفیلم های جیم را نگاه نکنه به درس ومشقش برسه یا اینکه اصلا بیای مدرسه از وضعیت درسی برادرت خبر بشی نه عزیزم اینا بهانه است که معام بدبخت را بی ابرو کنی وهیچ وقت قیاس نگیر معلمان خوبی مثل جمشید نصرتی اله بخش کدخدایی وحمیدیان وعبدالواحد نصرتی .......ورا مقایسه با خوت نکن
برادرم همانطورکه دوستان گفتندبارفتنت بهاراداره آموزش وپرورش فنوج خزان خواهدشد
قوام انقلاب شما داره جواب می ده ورهبر انقلاب شمایید این بگیر وببندها نتیجه انقلاب شماست همین برادران همکار اذاری آ.پ که در زمان نارویی ازپشت میز بلند نمی شدند وهمه کارها را به مدیران مجتمع واگزار کرده بودند ونارویی بیچاره رافیلم کرده بودن الان بیدارشدند چون حمید اربابی مجبور است کار کنه کار نکنه دوام نداره اینجا ملک پنح روز است حمید در این نبرد دوراه دارد یا پیروزی یاشکست اگر می خواهد پیروز شود باید جواب گو باشد ونیروی درون اذاره وخارج ازآن یعنی نیروی تنبل که برادران جانی اوهستنئ را بکار بندد که بعید است وحتی اینان خودشان اورا سرکوب خواهند کردچرا که اهل کار نیستند وسالهاست پول ونان مفت می خورنددر مقابلش می ایستند آقای قوام یادت باشد هیچ انقلابی یک شبه پیروز نشده مگر با مقاومت سالهاوایثار جانها وتحمل هتک هرمت ها پیروز وسر بلند باشی
۱۳ آبان ۹۳ ، ۰۰:۳۵ فنوج تکراری
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام دوست خوب خدا به همرات باشه این عبدالله خان وبرادرزاده اش مهران که همش بااسم این واون میاد نظر میده بیچاره چی گیرت میاد تو اصلا خدا رومیشناسی اصلا در مسجد محله تون رودیدی چه رنگی است خدا خودش تو رو هدایت کنه فقط میخوای آدمارو بجون همدیگه بندازی اما همه ازت ****** همه شناختنت چه آدم هزار چهره ای هستی وای بحال قبرت بااون عذاب هاش یک ذره فکر اون دنیا باش بااین کارهات الان همه فنوج میدونن توچه جور آدمی هستی ( از کشتن ********بدشدن اسم شهرداری ، نظر دادن به اسم دیگرانفتنه انگیزی )خدا خودش تورونجات بده ای بیچاره که بی خبری
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام قوام جان عزیز بخدا حرفات همش خدایی بود تشکرداداش از زحماتت این مردم فنوج قدره تورو نمی دونن و همشون فکر جیب خودشون هستن *** هستن به مشکلات دیگران توجهی ندارن حیف توبود رفتی داداش خدا همیشه کمکت کنه
با سلام اقا قوام دوست همشهری بنظر من تجدید نظر کن برگرد ببین هرکس شروع کننده کاری باشد هم موافقانی دارد وهم مخالفانی حتی رهبران و ریس جمهور تو که جای خود داری من در ابتدا مخالف نوشته هات بودم ولی به تدریج که از نزدیک ازت انتقاد کردم وحرفهایت را شنیدم نظرم عوض شد حرفت کلامت تاثیر داشت در هر مهمانی یا پرسه وعروسی حرف از وبلاگ تو بود واین همان تاثیرت اگر چندتا فرهنگی فحاش یا حمید اربابی نقد پذیر نیستن دلیل رفتن تو نباشد تو بمان باز بنویس میدانم تحت فشار هستی وبودی ولی بدان این هست همراه نقد عد ه های ناراحت میشوند چون حرف حق سخت است وچون جواب ندارند یا تهدید میکنند یا مانع کار میشوند برخی از برده شدن نامشان در وبلاگ چرا هراسان هستند خب بیایند جواب بدهند واز خود دفاع کنند این شیوه ازادی بیان است
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
قوام عزیز جلسه هم اندیشی برای مشکلات شهرستان اتفاقا برگزارشد وفرماندار حضور داشت آستاد حمید حمیدیان حرفی نه ا ز روی قصد بلکه هدف اوچیز دیگری بود ومثال را با خود حمید زد متاسفانه نزدیک بو دحمیدیان را دونصف کند این است الان رئیس اداره ما اتفاقا جلسه پربار وپر نتیجه ای بود وفرهنگیان میدانند حمید اربابی انتقام پذیرنیست *** *** ****** کار است
قوام جا ن ضمن تسلیت ایام سوگواری سرور وسالار شهیدان به شما وتمام مسلمین عالم دراین شهر اگر یک مرد حق گو بود شمابودید شما حالا طرفدارانی به وسعت دنیای پهناور پیدا کردید چرا خدا خافظی مگر در ایام سوگواری مولایم امام حسین (ع)نیستیم امام قیامش برای حق بود وشما آنچه حق بود گفتید مردم فنوج شما را به اندازه چشمانشان دوست دارند شما نباید از خواص ودنیا پرستان ترس داشته باشید مگر اینان می خواهند چند سال در این دنیای فانی حکومت داری کنند چشمان راباز کنند وببینند که صدام لعین چه شد حسنی نامبارک چه شد وهزاران ظالم مانند یزد کجایند مطمئن باش هر کسی به شما فحاشی کرده به خودش بر خواهد گشت شما در وبلاگتان تازه حرف های زشت راپاک وحذف می کردی چرا واقعیت این قدر تلخ است تازه در راه پیروزی هستی میدان را خالی نکن اینان افرادی بزدل بودند که از وبلاگت ترس داشتند مردان حق هیچوقت میدان را ترک نکردند باور کنید افرادی که پیام دادند دلسوز بودند نه خرابکار ونادان باید پست طلبان خودشان را جمع کنند وکارشان رابرای رضای الله انجام دهند فنوج 35سال است دبیرستان داردکجاست حتی یک دکتر عمومی آقای حمید اربابی اگر نمی تواند اداره کند ادامه ندهد چون مخالفان زیادی دارد ودرسایه ترس خدمت کردن مشکل است این راخودش هم میداند چرا که در همین مدت کم زد وبند زیادی بوجود آورده وهنوز نتوانسته جمع کند قوام جان مردم فنوج مردمی فهیم وفرهنگی هستند وشمارا به خوبی درک کردند من بعنوان فرهنگی فنوجی ازشما تقاضا دارم میدان را رها نکن حق را بگو اگرچه تلخ باشد این را بدان حق میآید وباطل رفتنی است انشالله
۱۱ آبان ۹۳ ، ۲۳:۵۵ فرهنگی فنوج
دوست عزیز بنده اززحمات جنابعالی تشکرمیکنم
ولی این درست نیست شمابه همه فرهنگیان بگید کم سواد وبی دانش،این یک توهین ست به فرهنگیانی که ازروی متانت سکوت کردندتاجو آموزش متشنج نشه
امیدوارم ازتصمیمت منصرف بشی واحساسی تصمیم نگیری چون ابوجهل بادمش گردومیشکنه
ههههههههه
اشکمونو در اوردی بجه جون
۱۱ آبان ۹۳ ، ۱۷:۱۸ رضا موبایل
پرستو ها چرا پرواز کردند / جدایی را چرا آغاز کردند،
خوشا آنانکه دلداری ندارند / به عشقو عاشقی کاری ندارند
خداحافظ برای تو رهایی / برای من فقط درد جدایی
خداحافظ برای تو چه آسان / ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان
۱۱ آبان ۹۳ ، ۱۷:۱۰ رضا موبایل
برات ارزوی سلامتی وتوفیق روز افزون دارم برادر
قوام جان خواهشن نرو
وبلاگت عالیه بخدا نرو تورو خیلی دوست داریم
قوام جان در وبلاگ شمابیشترکسانی که نظر داده اند ازروی غرض نبوده فضای مجازی یعنی استفاده ازآزادی بیان وانتقادسازنده شماروبخدا که این کارخداپسندانه رو ادامه بدیدخواهش می کنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی