افت تحصیلی درمنطقه! مقصر کیست؟دانش آموز؟معلم؟یاخانواده؟
شاید شماهم با بنده موافق باشید که دانش آموزان و بچه های امروزی خیلی باهوش هستن سریع خودشونو با تکنولوزی روز وفق میدن ساده تر بگم سریع کامپیوترو یاد میگیرن حتی بهتر از بزرگترها میتونن با گوشی کار کنن به صورت پیچیده خلاصه دانلود کنن وخیلی پرسشهای جورواجور از بزرگترها جالب تا میرسه قسمت مسیج دادن کاری به روشاش ندارم که همه کار میتونن ازچت گرفته تا تبادل فایل باهم داستان تاسف ما از اونجا شروع میشه که نوبت به نوشتن هستش بماند غلط املایی جای خودشو داره که نحوه قرار گرفتن جملات کنار هم درد آورتره مشکل کجاست؟ تشریف بیارین پایین تا یه چیز نشونتون بدم
این وبلاگ یک دانش آموز دبیرستانیه اسم وبلاگ با نام نویسندش بماند قضاوت باشما کسی که کل قواعد کامپیوترو بلده وبلاگ ساخته وکار با انواع نرم افزار رو یاد داره میشناسمش باباش هم از فرهنگیان زحمت کش وبنام شهر هستش پس چرا موقع نوشتن وخلاصه نوبت معلم ومدرسه که میرسه وضعش اینه که میبینید پس یه جای کار میلنگه جایی بنام مدرسه ونقش معلم وکم کاری هردو. اینو هم متذکر میشم که موفقیت تحصیلی در گرو علل و عوامل متعددی است که نبود و یا نقصان هرکدام از این عوامل موجبات افت تحصیلی را فراهم می سازد . هوش و استعداد امکانات ،وضعیت اقتصادی و حتی وضعیت فرهنگی وعوامل خانوادگی از مهمترین دلایل پیشرفت تحصیلی به شمار میروند
یادمان نمیرود که در سالهای نه چندان دور بیشتر نخبه ها روستایی بودن ولی با ورود معلمین بی تجربه و کم کار سالهاست که رشد علم در روستاهای ما کند شده وبه ندرت یک ورودی دانشگاهی داریم
معلمان به عنوان پایه گذاران اندیشه های علمی، به کودکان می باشند و حرف اول را در تربیت منابع انسانی می زنند و هیچ حرفه ای همچون شغل معلمی تأثیر مؤثری در جوامع ندارد.
مدرسه برای بسیاری از کودکان تداعی کننده روزهای سخت و بی روح و یک فضای دلسرد کننده و پر از استرس و هیجانات روحی نامناسب است. اما واقعا این یک سؤال اساسی است که چرا بچه ها مدرسه را دوست ندارند؟ آیا چون فضای آموزشی شهرما فضای مناسب و بهینه برای پرورش استعدادهای آنها نیست یا اینکه در ارتباط میان معلم ها و دانش آموزان مشکلاتی وجود دارد؟
معلم ها می گویند: بچه ها نسبت به گذشته تنبل تر و تن پرورتر شده اند و درست درس نمی خوانند و به حرف های ما گوش نمی دهند و از طرف دیگه دانش آموزان هم براین باورند که مدرسه مکان کسل کننده و بی روحی است که ما در آنجا احساس شادابی و سرزندگی نمی کنیم. حتی خیلیا براین باورند که ما دبیر یا معلم را از نظر سوادی در سطح خود نمیبینیم
معلم ها باید بپذیرند که بچه های امروز در بسیاری از موارد از آنها جلوترند چون آنها در عصر اطلاعات به دنیا آمده اند و ذهنیاتشان با رسانه ها قبل از ورود به مدرسه آشنا شده است. لذا در چنین فضایی وظیفه معلم ها سخت تر خواهد بود و آنها مجبورند خود را برای تعامل با دانش آموزانی آماده نمایند که مسائل جهان اطراف را گاهی بهتر از آنها درک می کنند. در واقع دانش آموزان امروز، بچه های دیجیتالی ای هستند که روی بزرگراه های اطلاعاتی قدم می زنند
خلاصه خیلی ببخشید از نظر بنده در شهر ما معلمین ومدرسه خیلی کم کارند وخیلی کم هستن معلمینی که با تمام وجود با دانش آموزان کار کنند
به دلیل افزایش مشکلات اقتصادی به طوری که هر معلم ممکن است در زندگی خود با مسائل متفاوت و بعضا ناگواری مواجه باشد که بر کار او خواسته یا ناخواسته تاثیرگذار است
بر همین اساس است که شغل معلمی جزء کارهای سخت طبقه بندی می شود اما خارج از توجه به ا ین مساله معلم باید بتواند تحت هر شرایطی روحیه کار در کلاس وارتباط با دانش آموزان را داشته باشد. این جزء اساس کار یک معلم متعهد است که بین زندگی روزمره اش و کار در کلاس خط تمایز قائل شود. که در شهرما ما رعایت نمیشود!!
دانش آموزانی که مورد حمایت همه جانبه پدر و مادر ومعلم خود قرار میگیرند، دسترسی آنها به موفقیت بیشتر خواهد بود. حال اگر پدر و مادری از کودک خود حمایت کنند و مدرسه نتواند این نقش مکمل را ایفا نماید صددرصد احتمال دارد که دانش آموز از لحاظ اجتماعی نمیتواند نقش مناسب خود را ایفا نماید
متاسفانه در بسیاری از موارد معلم ها در برابر مسائل اخلاقی ورفتاری دانش آموزان سعی می کنند خود را بی تفاوت جلوه دهند. وآن را کم کاری خانواده تلقی میکنند وبرای بهبود آن کاری نمیکنن
چند مورد از تفاوت معلمین دوره ما وقبل از ما بود که امروز کمتر دیده میشه
معلمین خلاق بودن -ایجاد دنیای پرسش در کلاس -نشاط و شادابی -سعه ی صدر -تعهد در کار
البته جا دارد یاد وخاطره معلم بزرگوارمان یحیی ریسی که دار فانی را وداع گفتن را به عنوان یکی از برجسته ترین معلمین نام ببرم ایشان یادمه که دانش آموز یک روز غیبت میکرد زنگ میزد با ولی دانش آموز صحبت میکرد ومشکل رو جویا میشد وبا ایجاد یک فضای شاد درس خواندن را برای ما رقابتی میکرد باز کم نیستن معلمین دلسوز از جمله حمید حمیدیان که با ایجاد انگیزه های مثبت در دانش آموز وتحقیق و آشنایی دانش آموزان با نخبگان استان انگیزه ای مظاعف در دانش آموز برای مواجهه با کنکور ایجاد میکنن وتشکر داریم از معلمین سخت کوش ودلسوز که واقعا با دل وجان سعی میکنن بچه های شهرمان پیشرفت کنن از جمله معلمین شایسته شهر مثل جمشید نصرتی
شاه خاتون اربابی-مریم محمدی-جما محمدی ومهرنگار قاضی و.....
بهترین سالهای عمر ما در مدرسه می گذرد . ما معلمها ،در مغزها بذر می کاریم . و مغزهای دانش آموزان ما به راهی می روند که برای آن ساخته شده اند . شخصیت دانش آموزان ارزشمند است . و شخصیت معلم شایسته احترام . دانش اموز شایسته فضایی است پر از اخلاق انسانی و معلم شایسته احترام و سپاسگزاری . معلم باید مغز دانش آموز را بارور کند .