راهی بجز کمک گرفتن از فرمانداری وشورا نداریم....
درود عادت شده برای ما اگه رفتیم خونه همسایه بهر دلیلی بیچاره حضور نداشت فوری رگ مردانگی وحس ناسیونالیستی در ما گل میکنه وآنی زنگ میزنیم فرمانداری یا ترجیحا به یکی از اعضای شورا وشروع میکنیم به غر زدن وشاکی شدن از وضع موجود و عدم حضور همسایه در خانه از همین رو با شروع فصل تابستان در فنوج واطراف مگس ها این موجودات بی رحم وخونخوار که گویی بویی از انسانیت نبردن به خانه ها هجوم آورده وبا عزمی راسخ شروع به نیش زدن وخرابکاری از جمله(افتادن در استکان آب ولیوان چای) هنوز کسی به راه حلی برای از بین بردن این موجودات نرسیده(اسپری-قرص دیگه جواب نمیده) ولی چند راهکار بنظرم اومده لازمه عرض کنم تا احتمالا اگر کسی از مسولین درخواست یاری داشت به عرض برسانند ازشما چه پنهون غریبه که نیستین دیشب وقت سحر یکی از این نامردان استخر شنا رو با چایی حقیر اشتباه گرفت خلاصه بریم سر راهکارا در ادامه مطلب
یکروز در ماهواره(البته ما خودمون نداریم خونه فامیلمون) میدیدم برنامه ای مستند در مورد این دشمنان استکبار پخش میکرد تازه فهمیدم چقدر باهوشن وزیرک
باتوجه به اینکه مشکل اصلی شهر ومنطقه فعلا مکسک(مگس) هست وبجز این هیچ
مشکلی در شهر نیست!!واین مشکل حتی از بی آبی ووضعیت بد برق هم مهمتره میریم سر ارایه راهکار در این زمینه
از اونجایی که مکسکها هم ممکن است یک کاترین اشتون در میان خودشان برای
مذاکره داشته باشند (کاترین مش) میتوانیم طبق عرف آنها را پای میز مذاکره بکشانیم
وبا دادن امتیاز وسهم آنها را از نیش ومزاحمت منصرف کنیم وبه آنها بگیم:آیا این در شان شماست که وقت بی وقت هرکجا بیاید بالای سر ما وایجاد مزاحمت کنید
وگهگاهی مارا میک بزنید؟آیا این حرکت اخلاقیست؟ شاید پشه با این حرف سرش
راتکون داد به نشانه تاسف وبگه به هیچ ویز به هیچ ویز(همان به هیچ وجه)
وباز بگویید:آیا وقت آن نرسیده تا با احترام در کنار هم بشینیم وشما نیز با احترام خون خود را تهیه کنید؟ وپیشنهاد بدید به طرف مذاکره کننده(مگس) که ما هرشب یک لیوان آب اضافی یا یک لیوان خون میزاریم بالای سرمون شما هم قول بدید دست از نیش زدن وپرش روی صورت ما بردارید
به آنها اجازه بدید تا با سایر شرکا مشورت کنن قطعا آنها با خود خواهند گفت که وقت آن رسیده که در سایه عزت با گفتگو مشکل رو حل کنیم
در مذاکرات کمی مکسکها رو بترسونید که علی الرقم مذاکره وتوافق ممکن است برخی بعلت کم خونی بعضیا مجبور به مقابله بپردازنند
سر در خونتون بنویسید سازمان انتقال خون تا باخود فکر کنند همین یک ذره خونم از ما میگیرند یا تابلوی(تازه از حموم دوساعته اومدم)
یا آنهارو بنشونید کنار تلویزیون تا جواد خیابانی اونها رو واسه همیشه فراری بده
به مکسکهای بنفش رنگ متوسل بشیم از اونجایی که در بیابان وکوه یافت میشن
ومحرومن طعم محرومیت رو چشیدن به مراتب از این سیاه رنگها متواضع تر وخاکی ترند بخواهید که اینها با مکسکها صحبت کنند
ودر آخر تحقیقات اون شبکه ماهواره ای میگفت که بیشتر مکسکهای ماده نیش میزنند وایجاد مزاحمت از ابزار عشق استفاده کنید ووعده ازدواج به آنها بدهید!! ویا با کلام عاشقانه خرشان کنید البته خرمگس هم داریم
داشتم میگفتم حرفهای عاشقانه به آنها بگید وجدانت کجاست خدا گوهری بتو داده بنام نیش ایا وقتش نشده آن را برای شوهرت بکارببری
یا اینکه برید سر بخت همون راه خودتون بزنگین فرمانداری وبخوایین در جلسه شورای اداری مطرح شه
قوام ریسی