فـــنـــوج چه خبر؟

سلام-اینقدر جوالدوز به بقیه زدیم!امروز میخوام یک سوزن به خودمون بزنیم!

از اونجایی که بنا براین بوده که مطالبم مختص به شهرمونه ومطلبی ونقدی از شهر دیگه یا موضوعات رو نداشتم واغلب خوانندگان خودی هستن وغریبه هم بین ما نیست! پس یه کم خودمونی باهم حرف میزنیم! فرض کنید یکنفر از یه جای دیگه بیاد شهرستان ما بدون اینکه هیچ سابقه ذهنی از این شهر داشته باشه ودایم هم تو گوشش مردم مهماندوست وبا احساس فنوج رو نخونده باشن واقعا مناظری که بعد از 2روز میبینه نشان دهنده مهمانوازی وبا احساسی ماست؟ قصد من سیاه نمایی واین حرفا نیست میخوام حرفایی که هممون میدونیم ولی رومون نمیشه بهم بگیم رو بزنم میدونم الان میگین با یه گل بهار نمیشه_رک وراست بگم منم خودمو از حرفایی که گفته میشه استثنا نمیدونم اصلا هم قصد نصیحت رو ندارم بی پرده بریم سر اصل مطلب در ادامه مطلب

قصد نوشتن این موضوع رو نداشتم ولی از اونجاییکه تریبون داران شهر که در راس اون باید اشاره کرد به علمای کم کار وهمچنین مسولین عزیز. دیروز غروب خسته از چابهار میومدم البته گفتنی سر مطلب اموزش وپرورش حراست شرکت نفت برا پاره ای از توضیحات که بعضیا تاب وتوان انتقاد روندارن وطبق معمول با روش قلم زدن که از عادتهای زشت وقدیمی ما فنوجیاست این شیوه رو اتخاذ میکنن تا صدایی  خفه شه تا با خیال راحت....   بگذریم تا به خونه رسیدم صدای در مرا کشاند بیرون بچه ای بود 4ساله با کاغذی بدست قوام پدرم این را داده تا بدم بشماسریع کاغذ رو باز کردم خدایا توشاهدی که عین مطلب رو براتون مینویسم:

((سلام علیکم با قبولی عبادات شما وهمه همشهریانم بنده نمیخوام خودم را

معرفی کنم وعلت این نامه هم بیدار شدن بعضی از مردم است نمیدانستم

کجا وبه چه کسی بنویسم چون میدانم جز تحقیر وخواری خودم چیزی

دستگیرم نخواهد شد از انجا که کامپیوتر نداشتم به ناچار فکرم رفت روی

قوام شنیدم که سایت دارد ومشکلات را میگوید من 47سالمه تحصیلاتم

تاسوم راهنمایی دارای 4فرزند وبیکارم در زمان ریاست نادر محمدی که

خداوند خیرش دهد اغلب به خاطر نصفه سوادی که داشتم برای تدریس در

روستاها مشغول بودم ومنبعی مالی بود برایم خداوند نیز دیر بمن فرزندی

مرد داد تا دستم را بگیرد خودم نیز بابت مریضی که دارم نمیتوانم کار کنم

 ودنبال کار سبک هم خیلی گشتم ولی پیدا نکردم چند بار به این قطر و دبی

نشینها مدرک دادم تا ویزای کاری جور شود ولی

در آمدم یارانه ام بود که بخاطر وام قدیمی که گرفتم حسابم مسدود شده

مانده ام در شهری که کسی به کسی نگاه نمیکند فریاد بزنی کسی از خانه

اش بیرون نمی آید باید بری ناله بکنی ودست دراز کنی که که بشی خوار تا

مردم شهر تورا چند دیناری کمک بکنند من این نامه را نمینویسم تا کسی بمن

کمک کند نه هرگز ولی مینویسم تا بعضی ها بیدار شوند بعضی ها که انگار

خدارا فراموش کرده اند انگار که همسایه ها مرده اند در شهری که حتی

مردم چند محله اش میتواند شهری را بسازند زکات وکمک به مستمند

فراموش شده در شهری که حتی یک ماست ساده به مسجد محله داده

نمیشود کمکها به مدارس دینی ومسجد شده 70هزار نهایتا300هزار مردمی

که 10سال است یک نفر به حج نرفته وخیلی  ضعیف در کار خیر خیلی وقتها

میشه که پا روی غرورم میزارم تا زنگ بزنم و وام بگیرم از دوستان وفامیل  ولی اولا توان پرداخت ندارم دوما حتما به یک مرد بیکار وبی امید کسی وام

نمیده وسوما بیاد حدیث رسول اکرم (ص)میفتم که فرمود هر کس دری از سؤال و خواهش به روی خود بگشاید خداوند متعال هفتاد در فقر و

تنگدستی بر او باز می کند که هیچ چیزی نتواند آن را ببندد.

خیلی سردر گم شدم  دراین ماه مبارک دیگر وسایلی هم برای فروش  ندارم

 شرمنده بچه هام شدم غروبها دیر به خانه میرم یا اکثر مسجد افطار میکنم تا

 در زمان غروب بچه هام نبینن با دست خالی میام چون دختر کوچکم همیشه

میگه بابا فلانی هرروز غروب چندتا لاستیک دستشه میره خونش در جواب

 توام از درد میگم که فلانی  بچه هاش بی ادبن گریه میکنن ولی شماها با

ادبید بوی غذا وتباهگ شبها از خانه های همسایه عذابمان میدهد من خانمم

برای مخارج روزانه سری زنانه وسوزن دوزی میکند باور کنید چندبار میخواستم

خودمو بکشم یا برم سراغ اعتیاد ولی...

واعا فقر مادر تمام مفاسد هست از این خارج نشینها هم هستن کسانی که

اعراب بهشان پول میدهند تا به فقیران بدهند که متاسفانه پول دست

کسانی میسپارند که بیشر به کسانی میدهند که بیوه هستن یا یتیم یا اصلا

به کسانی تعلق میگیرد که فقیر نیستن بما چیزی نمیرسد چون من زنده ام

فقیر در شهرما نه تعریفی درست دارد نه جایگاهی انگار دنیا برایم تنگ شده

من فقط جلوی بچه هام شرمنده ام که کوچک هستن توان تعریف فقر را برایشان ندارم پسرم دایم سوالهای جورواجور میکند بابا توچرا بیرون نمیری؟چرا درخانه ما کسی نمیآید؟چرا ما و.....

حرف بسار است ولی دیگر توان نوشتن ندارم فقط میخوام فنوجی همشهری

ای کسی که خدا تورا شایسته دیده کمی به اطرافت نگاه کن همسایه ات را

دریاب تو زکات بده ببین خداوند با رزقت چکار میکند ببین بعد اگر مریضانت

شفا پیدا نکردند ببین اگر فرزند معتادت سالم نشد ودخترت با حجاب وبا حیا

ببیخشید نیت توهین ندارم ولی بعضی عادتهای مردم ازار دهنده است ومن

ناراحت واقعا سخت است دخترت یکی از بهترین دانش اموزان باشد وتو

هزینه ثبت نام کنکور را نداشته باشی شمایی که در خارج هستین شاید این

دردنامه را بخوانی باور کنید کمترین پول روزانه شما زندگی یکساله مرا

تامیین میکند بخود آیید وزکات بدهید ودست مستمندان را بگیرید از شما قوام

عزیز خواهش میکنم این را درج کن تا شاید خداوند بقیه مستمندان را مثل من نکند)) 

بله دوستان من این نامه ای بود که عینا برایتان نوشتم اما امروز شاید روزگار بر منوال دیگری در حال گذر باشد.این ذات انسان است که به کمش سیر نمیشه ٫به زیادش هم قانع نمیشه ولی برای شهرم متاسفم که ما مردمانی را در خود جا داده که فقط مسول خودمان هستیم بله مقصر علما هستن کسانی که بسیار ضعیف عمل میکنند شاید هم عمل بدشان مردم را اینجور بار آورده در اکثر جاها ضیافت برگزار میشود از طرف مسولین در این ماه ولی.....

یادمان نمیرود در سال گذشته 20ملییون جمع آوری شد برای آزادی زندانیان نمیدونم کجا جلسه برگزار شد عکس گرفته شد ونشر خبر بله اشتباه نکنید جایی که حرف از بردن نام شود در صدریم

چرا جاهای دیگر روز به روز پیشرفت میکنند؟ولی سرعت ما کم است؟

اینها دردهایی است که شاید من و شما به قدر جرعه ای هم از آن نچشیده باشیم اما

آنها سالهاست که با آن دست و پنجه نرم می کنند. گرسنگی کوچکترین درد آنهاست. درد آنها زیستن در شهری  است که همه در کلام ،دایه ی مهربان تر از مادرند و در

عمل هیچ؛ شهری که به مااجازه بی تفاوت بودن و حتی گاه ظالم بودن را می دهد تا

واژه هایی همچون شرم و وجدان بی معنی شود. درد آنها دیده شدن و نادیده گرفته شدن است. به یقین کوچکترهای این جماعت حتی در پستوهای ذهنشان خاطره خوشی از زندگی ندارند چون همیشه با درد نداری زیسته اند.

قابل توجه بعضیا:

فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست

فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است

نویسنده نامه شاید یک زمانی این مطلب را از جایی خواندی بدون:

فقیر اونیکه شامی که امشب جلوی مهمونت میزاری از شام فردا شبت بهتر باشه

فقیر اونیکه پولش از پارو بالا میره ولی کفشاش از کفشای تو کهنه ترن وبوی عرقش همه جارو برداره

فقیر اونیکه پول موبایلش از پول آب وبرقش بیشتر میاد

فقیر اونیکه بخاطر چشم وهم چشمی عروسی بچشو انچنانی میگیره که به ندادن قسط وبدهیش فک نکنه

فقیر اونیکه خدا اونقدر بهش داده که ولی بتو کمک نمیکنه وحج نمیره

فقیر اونیکه چندتا النگو دستت باشه ولی دوتا دندان خراب داشته باشی

فقیر اونیکه بهش بگن حاجی ولی همسایش گشنه باشه

صدقه کمکی به فقیران نمیکند بلکه برای آرام کردن وجدان خودمان است آنها نه به صدقه که به عدالت نیازمندند

قرآن علاوه بر این که توصیه های  در مورد کمک به مستمندان و شیوه ها و کیفیت آن نموده است، بدین نکته نیز بصراحت اذعان دارد که در جامعه افرادی هستند که به علل مختلف مانند شرایط نامساعد جسمانی قادر به تأمین معاش خود نیستند و یا توانایی خود را از دست داده اند و بخصوص تأکید دارد اگر می خواهید به فقرا کمک کنید، ابتدا نیازمندان فامیل و همسایگان خود را دریابید و سپس به مستحقان عیالوار و آبرومند رسیدگی نمایید. ولی سؤال کردن وگدایی را نهی کرده است

جا دارد تشکر کنم از موسسه خیریه خادمین کتیچ ومحترم آباد